با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ارباب حلقهها
این حماسه عظیم جی. آر. آر. تالکین، «ارباب حلقهها»، که اشتباهاً «تریلوژی سه گانه» خوانده میشود، توسط ناشران برای صرفه جویی و راحتی تبدیل به ۳ جلد شد و هر جلد ۲ کتابش را در بر میگرفت. در طی سالها این سه جلد، یاران حلقه (۱۹۵۴)، دو برج (۱۹۵۵)، و بازگشت شاه (۱۹۵۵) هم به صورت تکی چاپ شدند و هم یک جلد کامل، و بیش از ۵۰ میلیون کپی از آنها به فروش رفته و به ۲۵ زبان ترجمه شده است، و در لیست برترین کتابهای جهان بی. بی. سی ارباب حلقهها به عنوان برترین کتاب قرن بیستم انتخاب شده است. در روزگاران پیشین، الفهای صنعتگر «حلقههای قدرت» را ساختند، و سارون لرد سیاه، همزمان «حلقه یگانه» را ساخت، و قدرت خودش را در آن دمید تا بتواند بر بقیه حلقهها حکومت کند. اما در طی جنگ «آخرین اتحاد الفها – آدمیان» در برابر سپاه سارون، سارون شکست خورد و حلقه به پسر پادشاه آدمیان رسید. او به جای نابود کردن حلقه آن را برای خودش نگه داشت و بعدها کشته شد، و حلقه ماجراهای بسیاری را طی کرد... از آن سو سارون همواره به دنبال حلقه بود، تا جسم و اقتدارش را بازیابد، اما حلقه گم شده بود. پس از گذر اعصار طولانی اتفاقی حلقه به دست یک «هابیت» رسید: «بیلبو بگینز». در برج سیاه «موردور»، قدرت سارون هردم افزایش مییافت. اما او به حلقه یگانه نیاز داشت تا آن را کامل کند. در تولد صدو یازده سالگی بیلبو، وی ناپدید شد و برای برادرزاده جوانش فرودو، حلقه قدرت را باقی گذاشت، و سفری خطرناک، چراکه پس از رفتن او همه چیز عوض شد و سارون جای حلقه را فهمید. فرودو میبایست سرزمین میانه را درنوردد و به اعماق سایههای موردور سفر کند و با انداختن حلقه به آتش شکافهای هلاکت آن را نابود سازد. «ارباب حلقهها» ماجرای سفر بزرگ فرودو و یاران حلقه است: گندالف جادوگر، سام، مری و پیپین هابیت، گیملی دورف، لگولاس الف، بورومیر اهل گوندور، و غریبه بلند و مرموزی که «استرایدر» می خوانندش.
هابیت
«در سوراخی داخل زمین، یک هابیت زندگی میکرد.» این چند کلمه، که در یک ورق هنگام تصحیح ورقهای دانش آموزان، با خطی ناخوانا نوشته شد، تبدیل به یکی از پرفروش ترین کتابهای قرن بیستم شد. در ابتدا در بریتانیا در ۱۹۳۷ به چاپ رسید و یک سال بعد در آمریکا. کتاب «هابیت» جی. آر. آر. تالکین تاکنون به بیش از ۲۵ زبان زنده دنیا برگردانده شده است. «بیلبو بگینز» توسط گندالف جادوگر و عدهای دورف وادار میشود که زندگی بی دردسر و راحتش را در خانه هابیتی اش ترک کند و گرفتار نقشهای شود که سرانجامش به حمله به گنجینه ذخیره «اسماگ» منتهی میشود! یکی از بزرگترین و خطرناک ترین اژدهایان.
سیلماریلیون
فیانور بزرگترین الف زمانه در هنر و معرفت بود. نیز همو بود که سیلماریلها را ساخت، جواهرات مقدس. و آنها را با پرتو دو درخت والینور آکند: دو درختی که بعدها میوه و شکوفهشان خورشید و ماه شد. اما ملکور، اولین فرمانروای تاریکی، آنها را دزدید و به دنبال آن مجموعهای از تراژدیهای مختلف اتفاق افتاد. محور اصلی «سیلماریلیون» حول این سه سیلماریل میگردد، و نیز داستاهای بسیار دیگری نیز در بر دارد: «آینولینداله: افسانه خلقت»، «والاکوئنتا: درباب ماهیت قدرتهای خدایی»، «آکالابت: زوال مردمان نومه نور» و «از حلقههای قدرت و عصر سوم: که با ارباب حلقهها در ارتباط است». تالکین بیشتر عمرش را بر روی داستانها و افسانههایی سپری کرد که بعدها «سیلماریلیون» را تشکیل دادند و نیز او این مجموعه عظیم داستانهایش را بهترین کارهایش خوانده است. از سال ۱۹۱۷ این داستانها شروع شدند، پیش از آنکه حتی هابیت آغاز شود. وقایع شگفت انگیز دنیای خلق شده تالکین، نقشی بزرگ در شکل گیری کتابهای «هابیت» و «ارباب حلقهها» داشت. با این حال، این داستانها تا سال ۱۹۷۷ (چهار سال پس از مرگ تالکین) منتشر نشدند. تا آنکه پسر او «کریستوفر» نوشتههای پراکنده پدر را جمع آوری کرد و کتابی منظم از آنها تهیه نمود. چیزی که بیش از همه حماسه «ارباب حلقهها»ی تالکین را عظمت بخشیده، عمق بخشیدن به داستان با گوشه چشمی به تاریخچه سرزمین میانه است. «سیلماریلیون» به گذشته این دنیا میرود، به دوره اول! و این تاریخچه را باز میکند و تاریخ دقیق این دنیای عظیم را بازگو مینماید. «سیلماریلیون» به ما داستانهای روزگاران پیشین، دوره اول، داستان ساخت آردا، دنیا و قدرتهایی میگوید که آنرا ساختند. داستان نبرد خیر و شر در سرزمین میانه و جنگ با لرد سیاه «مورگوت»، کسی که سارون تنها یکی از خدمتکارانش بود. داستان آمدن الفها ساخته شدن جواهرات مقدسشان، سیلماریلها، که مورگوت آنها را دزدید و به دنبال آن مجموعهای از تراژدیهای مختلف اتفاق افتاد و مرگ و نیستی، خیانت، پیروزی، امید و یاس، به همراه داشت. از تراژدی عاشقانه برن و لوتین، داستان فرزندان نفرین شده هورین، خیانت مائگلین و سقوط شهر صخرههای پنهان، گوندولین. سیلماریلیون داستان آمدن آدمیان را بازمی گوید و رزم هایشان را و اینکه چگونه سرنوشت آدمیان و الفها به هم گره خورد و نومه نوریها را خلق کرد. نتیجه این داستانها، هم در لحن و هم در سبک نگارشی، بسیار متفاوت از «هابیت» یا «ارباب حلقهها» است، تا حدی که برخی از طرفداران تالکین آنرا سخت مییابند، اما کسانی که به درکی عمیق از آن دست یابند می دانند که ارزش آن بسیار فراتر از «ارباب حلقهها» است، چرا که بستری است برای خلق آن.